"فیلم علفزار"، نخستین فیلم بلند کاظم دانشی، در جریان تولیدات واقعگرای "اجتماعی" سینمای ایران قرار میگیرد و به طور صریح و بدون پرده، گوشههای پنهان و تاریک جامعه را با تصاویر و کلماتی بیان میکند که در جریان اصلی تولیدات مجوزدار سینمایی و رسانههای رسمی، نمایش داده نشده بودند. دانشی، با استفاده از ماجرای واقعی و تکاندهندهی تجاوز گروهی در خمینیشهر اصفهان در سال ۱۳۹۰، از آن به عنوان یکی از منابع الهام خود استفاده کرده و با تمرکز بر تجربهی پرتنش و ملتهب، این فیلم جنجالبرانگیز را خلق کرده است.
فیلم علفزار، یک درام دادگاهی سنتی است که با برجستگی شخصیت قهرمان، ایجاد همبستگی و تأکید بر عدالت، برای آشکار کردن حقیقت و دفاع از حقوق قربانیان ظلم و ستم، به وجود آمده است. این فیلم نه تنها با مشکلات اجتماعی ملتهب و بینظمی روبرو نمیشود، بلکه از تهدیدات نمایندگان سیستم فاسد هم در مقابل ایستادگی میکند. در برابر پافشاریهایی که به اصول خود وفادار است، باید در چندین جبهه مبارزه کند و از منافع شخصی خود چشم پوشی کند. فیلمساز، با تسلط به اصول فیلمنامهنویسی، قبل از شروع توسعه داستان اصلی، بهترین زمینههای شخصی برای پرداختن به شخصیت اصلی را بوجود میآورد. افتتاحیه فیلم، علاوه بر نشان دادن واقعهی محوری، که امروزه جزء مشخصههای فیلمهای اجتماعی سینمای ایران است، برای بیان درگیری قهرمان با سیستم، او را در موقعیت ضعف نشان میدهد. این حادثه نه تنها ابتدایی و غافلگیرکننده نیست، بلکه بهعنوان مانعی برای تحقق نیاز شخصیت (انتقال به تهران)، بر سر تحقق اهداف او اثرگذار است.
هر گروه از شخصیتهای علفزار، به یکی از سه طبقهی مختلف اجتماعی تعلق دارند. خانوادهی سارا، با در نظر گرفتن اینکه طبقهی متوسط به چیزی افسانه ای تبدیل نشده، به این طبقه تعلق دارد، در حالی که شهردار و خانوادهاش نمایندگانی برای صاحبان پول و قدرت در نظام اجتماعی-سیاسی امروز ایران هستند. به عنوان مقابل، فریبا و محسن نمایندگانی از ضعیفترین طبقهی جامعه هستند. آنها در مقابل تبهکاران فیلم، حتی نزد بازپرس هم تلاشی برای سرهمکردن توجیهی محکمهپسند ندارند! با صداقتی رهاییبخش دربارهی اقدام مسئلهسازشان حرف میزنند و حتی برای پذیرش مجازاتاش - حتی اگر توان تحمل یا پرداختاش را نداشتهباشند- پیشقدم میشوند. با وجود این تفاوت، مشابه دو پروندهی دیگر فیلم، اینجا نیز طبیعیترین عمل دو انسان، در تماس با نمایندگان سیستم، برایشان عاقبتی غیرمنتظره به دنبال دارد. این به طور واضح به ناکارآمدی رویههای رسمی و قانونی جاری، در نسبت با تکتک اقشار جامعه، اشاره دارد. اما حضور دختر ۱۰ سالهی دو شخصیت، تراژدی قصه را تکمیل میکند.
- ۰ ۰
- ۰ نظر